محمـّــــدهادیمحمـّــــدهادی، تا این لحظه: 10 سال و 29 روز سن داره
پیوند ماپیوند ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

بانمک ترین پسر دنیا

برگشتن به خونه.

دیگه کم کم حال من بهتر شد و مامانم که یکم خیالش راحت شده بود،تصمیم گرفت بره تهران پیش زهرا،طفلی اونم تنها بود حالشم خیلی خوب نبود. منم دیگه اومدم خونه،الحمدلله حالم خیلی بهتر بود. حالا دیگه کم کم باید به فکر لباس بارداری میفتادم. براشلوار رفتم قسطنطنیه ولی اصلا نپسندیدم،دیگه خلاصه رفتیم مجتمع تجارتی که اونجا یه شلوار لی سرمه ای گیر آوردم.یه دست پیراهن وشلوار هم برای بابایی گرفتیم.
21 مهر 1392

دوران ویار

سلام تقریبا یک ماه خونه مامانم بودم.البته بازم خداروشکر نسبت به بقیه خونواده خیلی حالم خوب بود،ولی ضعف و حالت تهوع عمران بود.بیشتر میتونستم میوه بخورم واز بوی کباب ودود بشدت اذیت میشدم. ولی هرچی بود شیرین بود ومن به خاطر عزیز دلم حاضر بودم تحمل کنم. حکمت خداست دیگه مادر که میشی آستانه تحمل خیلی میره بالا،کلا میشی یه آدم دیگه... ...
20 مهر 1392
1